به نام خدا به یاد خدا و برای خدا
بیماری هلندی یک اصطلاح اقتصادی است که اولین بار در دهه ۱۹۶۰در هلند دیده شد به همین دلیل به آن بیماری هلندی گویند.حالتی از عملکرد ناصحیح اقتصادی است که در آن کشف و استخراج منابع طبیعی از توان صنعت می کاهد.در نتیجه ارزش پول ملی بالا می رود ،قدرت کالاهای تولیدی کاهش و واردات افزایش میابد و صادرات محصولات غیر منابع کاهش میابد.بیماری هلندی پدیده رایجی است که امروزه گریبان گیر بسیاری از کشور های در حال توسعه و حتی توسعه یافته است .در حقیقت این رویداد،نشان دهنده توام پیشرفت(زوال) در بخش های تولیدی تجاری خاص و زوال (پیشرفت)در بخش های دیگر می باشد.به عنوان مثال ،معادن در استرالیا،گاز طبیعی در هلند و یا نفت در انگلستان ،نروژ و کشورهای اوپک ازجمله بخش هایی هستند که در دوره ای مشخص، از رشد و رونق قابل ملاحظه ای برخورد داربودند و همزمان با این رویداد بخش های دیگر اقتصاد مانند صنعت متحمل زیان شدند.
پدیده بیماری هلندی معمولا در کشورهایی اتفاق می افتد که اقتصاد آن ها بیشتر به صادرات منابع طبیعی متکی است.اگر بخواهم این عارضه را به زبان ساده بیان کنم،در واقع این عارضه زمانی اتفاق می افتد که درامد یک کشوربر اثر شرایطی مثل عوامل فصلی به صورت ناگهانی افزایش می یابد و دولت هم با فرض اینکه این درامد افزایش یافته،دائمی است آن را به جامعه تزریق میکند .درامد کشور زیاد شده و پول هم به جامعه منتقل می شود.اما با افزایش درامد،تقاضا هم افزایش می یابد.اگر این افزایش تقاضا به صورت ناگهانی انجام شود،عرضه جواب گوی تقاضا نخواهد بود و تعادل عرضه و تقاضا بر هم میخورد در نتیجه قیمت ها بالا می رود.
دریک روند طبیعی قیمت ها تا سقفی بالا می روند و با یک تاخیر زمانی تولید افزایش می یابد و در نهایت بعد از مدتی عرضه و تقاضا به تعادل قبل برمیگردند.اما بیماری هلندی زمانی رخ می دهد که دولت سعی می کند به طور مصنوعی و ازطریقی غیر افزایش تولید، قیمت را پایین نگه دارد.دولت کالاهای مصرفی ارزان را وارد می کند تا قیمت ها را مهار کند در حالی که صنایع داخلی با عوامل تولید گران،کالای گران تولید می کند و ان را ارزان می فروشد.این سیاست نمی تواند تورم را مهار کند بلکه آن را به بخش های دیگر اقتصادی منتقل می کند.مثلا کالاهایی مثل تیر اهن و میوه وارد می کند و قیمت آن را پایین نگه داشته ولی کالاهایی مثل مسکن ،زمین که قابل وارد کردن نیستند قیمتشان بالا میرود.در نتیجه سرمایه گذاری ها به سمت این کالا هدایت میشود در نتیجه دراثر یک تقاضای کاذب، قیمت این کالا ها با سرعت بالاتری رشد می کند .
وقتی شرایط خاصی که ذکر شد به پایان می رسد،افزایش درامد خاتمه پیدا می کند ووقتی دولت پولی نداشته باشد که با آن واردات ارزان را انجام دهد قیمت کالاهایی که به صورت مصنوعی پایین نگه داشته شده بود به سرعت افزایش می یابد.
در مدل کلاسیک بیماری هلندی ،یک اقتصاد باز کوچک سه بخشی در نظر گرفته میشود که این سه بخش عبارت اند از:۱-بخش رونق یافته۲-بخش تولید کننده ی کالاهای قابل مبادله در سطح بین المللی ۳-بخش تولید کننده ی کالاهای غیرقابل مبادله که قیمت آن به وسیله ی عرضه و تقاضای داخلی مشخص میشود.در نتیجه جهش درآمد در بخش رونق یافته،اثر جابجایی منابع و اثر مخارج عمل میکند و منجر به بروز بیماری هلندی میشود.براساس اثر حرکت یا جابجایی منابع،افزایش درآمد در بخش رونق یافته،موجب افزایش سودآوری این بخش و جذب نیروی کار از سایر بخشهای اقتصادی به آن میشود که این امر نیز سبب تضعیف مستقیم بخش صنعت میشود.از سوی دیگر به دلیل افزایش تقاضا برای کالاهای غیرقابل مبادله و همچنین انتقال نیروی کار به بخش رونق یافته،قیمت کالاهای این بخش افزایش می یابد و در پی سودآور شدن بخش غیرمبادله ای،نیروی کار به این بخش سرازیر می شود و به طور غیرمستقیم بخش صنعت را تضعیف میکند.اثر مخارج که به بررسی آثار رونق از راه افزایش تقاضای کل میپردازد،بیان میکند که بعد از رونق،تقاضای کل که شامل تقاضا برای کالاهای قابل مبادله و غیرقابل مبادله است،افزایش می یابد.مازاد تقاضای کالاهای قابل مبادله از طریق واردات جبران میشود،درحالی که مازاد تقاضا در بخش تولید کننده کالای غیرقابل مبادله به افزایش قیمت این کالاها و انتقال نیروی کار به این بخش و در نهایت،تضعیف غیرمستقیم صنعت می انجامد.
آثار و پیامدها:
ضعیف شدن رقابت پذیری فعالیت های تولیدی قابل معامله،توسعه مبتنی بر نفت،افزایش واردات و رشد اقتصادی ناپایدار از پیامد های ایجاد بیماری هلندی است.
آثار مثبت این عارضه عبارتند از:درامد بیشتر دولت،رونق اقتصادی و گرانی کالاهای صادراتی میباشد .همچین آثار منفی این عارضه عبارتند از:افزایش نرخ بیکاری،به حاشیه رفتن صنعت و ایجاد تورم و رکود که اغلب در بخش هایی مثل مسکن و صنعت خود را نشان میدهد.
راه حل:
نروژی ها از بلایی که سر هلند آمد به این نتیجه رسیدند که صندوقی به نام صندوق ذخیره ارزی را تاسیس کنند تا بجای اینکه درامد حاصل از صادرات نفت خام وارد بودجه سالانه شود و آن را آلوده کند،به این صندوق ریخته شود و به بیماری هلندی گرفتار نشوند.
کاربرد صندوق ذخیره ارزی:
۱-درامد حاصل از ثروت ملی یک کشور را از نظر زمانی و توزیع بین نسلی،به شکل مناسبی مدیریت می کند تا نسل های بعد،زیان نبینند.
۲-باعث کسب اعتبار جهانی برای کشور مورد نظر می شود و این مسبب ورود سرمایه گذاران خارجی است.
۳-این صندوق در تثبیت نرخ ارز و جلوگیری از شوک های ناشی از نوسان نرخ ارز یا میزان ارز در یک کشور تاثیر بسیار کارامدی دارند.
۴.با ایجاد موانع شدید قانونی ،دست دولت از این ثروت باد اورده کوتاه شده و دولت صرفا به کارایی اقتصادی بخش خصوصی و مالیاتی که از این بخش دریافت می کند ،بسنده کرده و تمام تلاش خود را برای ایجاد زمینه های موفقیت بخش خصوصی کرده و خود را به عنوان رقیب بخش خصوصی در نظر نمیگیرد.